پدر من نه تنها در تمام دوران کودکی بلکه در طول بزرگسالی من همیشه تأثیر عظیمی بر من گذاشته است. او به من گفت كه زندگی جوانی برای او هنگام جوانی چیز بزرگی نیست. او از جوانی خود لذت برده بود ، و فکر وجودی فراتر از گور مانند مروارید بود که با مقیاس و آهک پوسته پوسته شده بود. زیبایی مروارید فرض شد اما محقق نشد. اما با بزرگتر شدن و شروع به تجربه برخی از ناراحتی های پیری ، از جمله حمله قلبی جدی و انواع درد ها و دردها ، گرفتگی ها از مروارید زندگی ابدی ، یکی یکی افتادند. اکنون آن را درخشان ، با ارزش تر از هرگونه تملک دیگری در درک پدرم می درخشد.
در پایان ، بیایید به روابط زن و مرد برگردیم زیرا مربوط به روند پیری است. چه چیزی در دهه های پنجم ، ششم و هفتم زندگی خود از همسرش بیشتر می خواهد؟ او می خواهد و به همان اطمینان عشق و احترامی که هنگام جوانی می خواست ، نیاز دارد و نیاز دارد. این زیبایی عشق متعهد است - آنچه که به آن وقف می شود یک فداکاری مادام العمر است. زن و مرد می توانند به عنوان دوست و متحد ، اوقات خوب و بد را در کنار هم قرار دهند. در مقابل ، مدافع جوان "آزادی جنسی" و عدم تداخل وارد سالهای دوم زندگی خواهد شد و هیچ چیز برای به یاد آوردن آن نیست جز یک سری سوءاستفاده ها و روابط شکسته. این فلسفه با برد کوتاه که امروزه بسیار تبلیغاتی می کند ، بن بست پیش بینی شده ای را در پیش دارد. اعتراف می کنم عشق متعهد گران است ، اما بالاترین بازده سرمایه گذاری را در سررسید حاصل می کند.
منبع : sanykala
نظرات شما عزیزان: